Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


جهنم من روانی

با تشکر از بعضی‌ دوستای عزیز که هروقت دورشون خالی‌ می‌شه یادی از ما می‌کنن ، راضی‌ به این همه زحمت نیستیم به خدا :|

+نوشته شده در چهار شنبه 2 / 11 / 1391برچسب:,ساعت9:12 PMتوسط mehrnoush | |

چقدر دیر یادش آمد خدا ...... کــه مــا قسمت هم نبودیم.....!!!

+نوشته شده در چهار شنبه 2 / 11 / 1391برچسب:,ساعت9:7 PMتوسط mehrnoush | |

گاهی بهترین راه برای جلب توجه کسی
این است که از توجه کردن به او دست بکشید!

+نوشته شده در دو شنبه 30 / 10 / 1391برچسب:,ساعت3:7 PMتوسط mehrnoush | |

همیشه خودتو بنداز تا بگیرنت. اگه خودتو بگیری میندازنت

+نوشته شده در دو شنبه 30 / 10 / 1391برچسب:,ساعت3:5 PMتوسط mehrnoush | |

گفتند محبت کن ، از محبت خارها گل میشود … محبت کردم اما هیچکس گل نشد ؛ فقط خارم کردند !

+نوشته شده در یک شنبه 29 / 10 / 1391برچسب:,ساعت5:50 PMتوسط mehrnoush | |

اش انسانها همانقدر که از ارتفاع میترسیدند ، کمی هم از پستی هراس داشتند …

+نوشته شده در شنبه 26 / 10 / 1391برچسب:,ساعت6:49 PMتوسط mehrnoush | |

زندگی به من آموخت که : هــیچ چــیز از هیـچکـس بعــید نیـست ...!

+نوشته شده در شنبه 26 / 10 / 1391برچسب:,ساعت8:32 AMتوسط mehrnoush | |

ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ ﺳـــﮑﻮﺕ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﻼﻣﺖ ﺭﺿــــﺎﯾﺖ ﻧﯿﺴﺖ
ﮔﺎﻫﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﯾﻌﻨﯽ "ﺍﻣــــﺎ"
ﯾﻌﻨﯽ " ﺍﮔــــــﺮ"
ﯾﻌﻨﯽ ﻫﺰﺍﺭ ﻭ ﯾﮏ ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ " ﺩﻝ " ﻣﯽ ﺗﺮﺳــــﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﮕﻮﯾﺪ

+نوشته شده در چهار شنبه 25 / 10 / 1391برچسب:,ساعت9:0 PMتوسط mehrnoush | |

بــــاید به بعضیــا گفت:
درستـــه که وقتی "شـــاخ" میشی شاختو نمیشکنیم...
ولی هول برت نـــداره!
نه اینکه نتونستیم... نــــه!!!
طرفدار حقوق "حیــــواناتم" عزیزم!

+نوشته شده در سه شنبه 24 / 10 / 1391برچسب:,ساعت7:32 PMتوسط mehrnoush | |

راست می گویند که " کبریت بی خطرم "
خیلی راحت به آتشم می کشند بی آنکه بسوزانم !

+نوشته شده در سه شنبه 24 / 10 / 1391برچسب:,ساعت7:24 PMتوسط mehrnoush | |

بعضی از آدما مثل دیــــوار تازه رنگ شده هستن... نباید بهشون نزدیک بشی، چه برسه که بخوای بهشون تکیه کنـــــی...

+نوشته شده در سه شنبه 24 / 10 / 1391برچسب:,ساعت7:23 PMتوسط mehrnoush | |

این روزهـــــا خراب هــر کی باشی، فکــر میکنه تاریخ مصرفــت گذشته...

+نوشته شده در سه شنبه 24 / 10 / 1391برچسب:,ساعت7:23 PMتوسط mehrnoush | |

ﻣﺤﺒﺖ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻪ ﺍﺩﻣﺎ ﻧﯿﻮﻣﺪﻩ
ﻫﺎﺭﯼ ﻩ ﺣﺎﺩ ﻣﯿﺎﺭﻩ
ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻤﺎﺍﺍﺍﺍﺍ !

+نوشته شده در سه شنبه 24 / 10 / 1391برچسب:,ساعت7:18 PMتوسط mehrnoush | |

یکی از لذتهایی که دیگه نیست..
اینه که هر جا که باشم.. مــــــنـــــو با همون اسمِ خاص که همیشه با کلی عشوه و ناز و اَدا صدا میکرد، صــِــدا کنه.. .
فقط یه بار .. یه بارِ دیگه..هــمـــیــــن..

+نوشته شده در سه شنبه 24 / 10 / 1391برچسب:,ساعت7:18 PMتوسط mehrnoush | |

20نفر واست سالاد فصل سلطنتی درست میکنن لب نمیزنی.....ولی دوست داری تره ای رو بخوری که « اون » هیچوقت واست خرد نمیکنه ¡!

+نوشته شده در سه شنبه 24 / 10 / 1391برچسب:,ساعت7:13 PMتوسط mehrnoush | |

روزی میرسد که آرام رد میشوی..
مرا نمیشناسی..
اما ته مانده ای از خاطراتت در ذهنم مانده برای روز مبادا……

+نوشته شده در سه شنبه 24 / 10 / 1391برچسب:,ساعت7:12 PMتوسط mehrnoush | |

تو زندگی حقایقی هست که میشه فهمید ولی نمیشه فهموند...

+نوشته شده در سه شنبه 24 / 10 / 1391برچسب:,ساعت7:8 PMتوسط mehrnoush | |

دهان که به سخن باز کرد

بوی رفتن را احساس کردم !

و من چه کودکانه فکر می کردم

با آدامس نعنایی...

می شود سرنوشت را تغییر داد !!!

+نوشته شده در پنج شنبه 21 / 10 / 1391برچسب:,ساعت8:6 PMتوسط mehrnoush | |

عزیز دلم

زندگی من به اندازه کافی شبیه فیلم های هندی بی سر و ته است !

تو دیگر

پشت درخت های تقدیر و حادثه پنهان نشو !!!

+نوشته شده در پنج شنبه 21 / 10 / 1391برچسب:,ساعت8:6 PMتوسط mehrnoush | |

از تنها بودنم راضی نیستم اما
خوشحالم با خیلی ها نیستم

+نوشته شده در پنج شنبه 21 / 10 / 1391برچسب:,ساعت10:11 AMتوسط mehrnoush | |

دوست عزیز زیادم بــپـــیـــچـــــی هرز میشی ، حالا از ما گفتن بود
هرزم که بشی غیر قابل استفاده ای ...

+نوشته شده در پنج شنبه 21 / 10 / 1391برچسب:,ساعت10:10 AMتوسط mehrnoush | |

ﺑـــﻪ ﺑﻌﻀــﯽﻫـــﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ
ﺑﻬــــــــﺎ ﻣﯿـــﺪﯼ ﮐـﻪ ﯾـﻪ ﺭﻭﺯ
ﺧــﻮﺩﺗــﻢ ﺩﯾﮕـﻪ
ﻧﻤﯿﺘـــــﻮﻧـﯽ ﺑﺨــــﺮﯾـــﺶ!!..

+نوشته شده در پنج شنبه 21 / 10 / 1391برچسب:,ساعت10:9 AMتوسط mehrnoush | |

بخشیدن کسی آسان است، اما اینکه بتوان دوباره به او اعتماد کرد، داستان کاملا متفاوتی است.

+نوشته شده در پنج شنبه 21 / 10 / 1391برچسب:,ساعت10:8 AMتوسط mehrnoush | |

به زندگیم پوزخند نزن!
روزی کسی را داشتم که با تمام وجود صدایم میکرد...عشقم...

+نوشته شده در پنج شنبه 21 / 10 / 1391برچسب:,ساعت10:8 AMتوسط mehrnoush | |

دم از بازی حکم میزنی ! دم از حکم دل میزنی ! پس به زبان قمار برایت می گویم :
قمار زندگی را به کسی باختم که تک دل را با خشت برید ! جریمه اش یک عمر حسرت شد ! باخت زیبایی بود ! یاد گرفتم که به دل, دل نبندم , یاد گرفتم از روی دل حکم نکنم , دل را باید بر زد جایش سنگ ریخت که با خشت تک بری نکنند...!

+نوشته شده در پنج شنبه 21 / 10 / 1391برچسب:,ساعت10:7 AMتوسط mehrnoush | |

هی رفیق ! زمان است که وفاداری تو را ثابت میکند ، نه زبان…

+نوشته شده در جمعه 20 / 10 / 1391برچسب:,ساعت11:38 AMتوسط mehrnoush | |

روزگار میخندی ؟
کمی حرمت نگه دار ...
مگر نمیبینی سیاهپوش آرزوهایم هستم !

+نوشته شده در جمعه 20 / 10 / 1391برچسب:,ساعت11:35 AMتوسط mehrnoush | |

هیچ وقت خودت را 100%خرج کسی نکن که تا 10بیشتر بلد نیست بشماره...

+نوشته شده در جمعه 20 / 10 / 1391برچسب:,ساعت11:35 AMتوسط mehrnoush | |

حس رنگ زرد چراغ راهنمایی رانندگی رو دارم که هیچکی بهش
تـــــــوجـــــــه نمیکنه !

+نوشته شده در جمعه 13 / 10 / 1391برچسب:,ساعت10:22 PMتوسط mehrnoush | |

ب سلامتی اون حس هایی ک نمیشه ب اشتراک گذاشت
ن تو نت و ن جای دیگه!
فقط باید بریزی توخودت..

+نوشته شده در جمعه 13 / 10 / 1391برچسب:,ساعت10:20 PMتوسط mehrnoush | |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 15 صفحه بعد