Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


جهنم من روانی

خدایاشبیه بادکنکی شده ام
ازبغضهایی که به اجبار فرو داده ام...
التماست میکنم...
فقط یک سوزن!
تکه تکه شدنم باخودم...

+نوشته شده در پنج شنبه 9 / 6 / 1391برچسب:,ساعت6:42 PMتوسط mehrnoush | |

بعضیا هستن خدا خدا میکنن تکنولوژیه بعدی ای که اختراع میشه این امکانو فراهم کنه که بتونن برن تو مانیتور یه کله بزنن تو صورت اونی که اعصابشونو خورد میکنه !!! از بس که اینا اعصابشون داغوووووووووووونه !!!

+نوشته شده در پنج شنبه 9 / 6 / 1391برچسب:,ساعت6:33 PMتوسط mehrnoush | |

قدیما به کسی که به پات می نشست میگفتن ” وفادار ”
الان میگن "سیریش"!

+نوشته شده در چهار شنبه 6 / 6 / 1391برچسب:,ساعت3:32 PMتوسط mehrnoush | |

دانشمندان به یه نتیجه منطقی رسیدن :
از یه جائی‌ به بعد بحث کردن دیگه فایده ایی نداره،باید فحش بدی !!!

+نوشته شده در چهار شنبه 6 / 6 / 1391برچسب:,ساعت3:32 PMتوسط mehrnoush | |

هروقت پیش خودت گفتی این دیگه با بقیه فرق داره بدون اونم پیش خودش گفته اینم یه خریه مثل بقیه !!

+نوشته شده در چهار شنبه 6 / 6 / 1391برچسب:,ساعت3:31 PMتوسط mehrnoush | |

نیوتن غلط کرد !
واسه بعضی عمل ها
هیچ عکس العملی نیست !

+نوشته شده در چهار شنبه 6 / 6 / 1391برچسب:,ساعت3:30 PMتوسط mehrnoush | |

همیشه در حالی که...

یه عالمه حرف بیخ گلوت چسبیده!

یه عالمه اشک توی چشماته!

یه عالمه حسرت توی دلت تلنبار شده...

باید بگی : خب... خداحافظ ...!

+نوشته شده در چهار شنبه 6 / 6 / 1391برچسب:,ساعت1:33 PMتوسط mehrnoush | |


گاه در زندگی ، موقعیت هایی پیش میآید که انسان
باید تاوان دعاهای مستجاب شده خود را بپــردازد . . .

+نوشته شده در چهار شنبه 6 / 6 / 1391برچسب:,ساعت1:31 PMتوسط mehrnoush | |

عشق که اپشن نداره

خودت باش...

هر کیم خوشش نیومد به سلامت...

اینجا مجسمه سازی نی!

+نوشته شده در دو شنبه 4 / 6 / 1391برچسب:,ساعت8:39 PMتوسط mehrnoush | |

خدا جون ،خودمونیم ،جدیدا با من مشکلی داری؟ 

 

چرا هرچی دلتنگی هست برا من میفرستی ؟

 

شیطونی کردم،قبول

 

ولی به بندهات بدی نکرد

 

حقم نیست جون تو ...

 

+نوشته شده در دو شنبه 4 / 6 / 1391برچسب:,ساعت8:38 PMتوسط mehrnoush | |

ﻣــــﺮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﻭﻗﺘﻲ ﺣﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﻱ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻱ ﯾﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﺟﻴﻎ ﻣﻴﺰﻧﻲ ﯾﺎ ﻧﻖ ﺍﻟﻜﻲ ﻣﻲ ﺯﻧﻲ ..... ﺑﻪ ﺟﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﮕﻪ ﭼﺘﻪ؟؟ !! ﺑﮕــﻪ : ﺑﻴــﺎ ﺑﻐﻠـــﻢ ﻏﺮ ﻧــﺰﻥ ﺑﺎﺑﺎ !..

+نوشته شده در دو شنبه 4 / 6 / 1391برچسب:,ساعت8:36 PMتوسط mehrnoush | |

اونی که الان مال شماست

هلاک ما بود...

در حد ما نبود پاسش دادیم به شما...

مبارکتون باشه!

ملت عجیب خودشونو تحویل میگیرن!!!

+نوشته شده در دو شنبه 4 / 6 / 1391برچسب:,ساعت8:32 PMتوسط mehrnoush | |

یارو سوال پرسیده...

اگه 24 ساعت گناه ازاد باشه چه گناهی میکنید!!!؟؟؟؟

جوابای ملت کلن شخصیت منو برد زیر سوال...

همشون کارای روزمره ی منه...

+نوشته شده در دو شنبه 4 / 6 / 1391برچسب:,ساعت8:25 PMتوسط mehrnoush | |

به دنیا اومدن من یه بی دقتی بزرگ بود!!!

+نوشته شده در یک شنبه 3 / 6 / 1391برچسب:,ساعت7:28 PMتوسط mehrnoush | |

بدبختی یعنی وسط گریه هات یاد لبخند یکی دیوونت کنه!

دیگه کم اوردم!!!

+نوشته شده در یک شنبه 3 / 6 / 1391برچسب:,ساعت7:24 PMتوسط mehrnoush | |

تلخ ترین قسمت زندگی اونجاست
که آدم به خودش میگه:
چی فکر میکردیم و چی شد....

چی فک میکردیم چی شد!

+نوشته شده در یک شنبه 3 / 6 / 1391برچسب:,ساعت4:32 PMتوسط mehrnoush | |

 

من یه زمونی یه مورچه رو مسخره میکردم

که عاشق یه تفاله  چای شده بود!

هه!!!
خودمو فراموش کردم

  یه زمانی عاشق آشغالی بودم که فکر می کردم آدمه!

یعنی داغونم نافرم!!!

 

+نوشته شده در یک شنبه 3 / 6 / 1391برچسب:,ساعت4:29 PMتوسط mehrnoush | |

 

اینی که میبینی هنوز عاشقته...خر درونیمه

وگرنه  همه میدونن که چقدر ازت متنفرم!!!!

 

+نوشته شده در یک شنبه 3 / 6 / 1391برچسب:,ساعت4:27 PMتوسط mehrnoush | |

یه وقتایی یه افرادی رو تو زندگیمون را میدیم

که ننه باباشون به زور تو خونه راشون میدادن...

 

+نوشته شده در یک شنبه 3 / 6 / 1391برچسب:,ساعت1:41 PMتوسط mehrnoush | |

گاهی وقتا یه اسم ارامش زندگیتو بهم میزنه

حالا فک کن این اسم هییییییییی تکرار بشه!

اصن یه وضیهههههههههه!

+نوشته شده در یک شنبه 3 / 6 / 1391برچسب:,ساعت1:36 PMتوسط mehrnoush | |

هـــی رفیق سيگار می كشم كه منت نامرد نكشم . . .
سيگار می كشم كه از نارفيق نكشم . . .
سيگار می كشم كه بتونم غم و غصه هامو تنها رو دوشم بكشم . . .
تو از پشت خنجر نزن، نمی خواد به فكر سلامتيه ما باشی!!!

+نوشته شده در یک شنبه 2 / 6 / 1391برچسب:,ساعت11:56 PMتوسط mehrnoush | |

یک غریبه می خواهم
بیاید بنشیند فقط سکوت کند

و من هـی حرف بزنم و بزنم و بزنم...
تا کمی کم شود این همه بار ...بعد بلند شود و برود
انگار نه انگار..

+نوشته شده در پنج شنبه 2 / 6 / 1391برچسب:,ساعت11:22 PMتوسط mehrnoush | |

آنچه ما را از هم دور ميكند

زمان نيست ، زمانه است...

زمانه عوض شده

زودتر از كفش هايمان دوست عوض مي كنيم!

+نوشته شده در پنج شنبه 2 / 6 / 1391برچسب:,ساعت11:20 PMتوسط mehrnoush | |

 

آنكه رفت... به حرمت آنچه با خود برد حق بازگشت ندارد.

 

رفتنت مردانه نبود، لا اقل مردانه باش و برنگرد!

+نوشته شده در پنج شنبه 2 / 6 / 1391برچسب:,ساعت11:20 PMتوسط mehrnoush | |

گفتند عینک سیاهت را بردار
دنیا پر از زیبایی هاست !!!

عینک را برداشتم ...
وحشت کردم از هیاهوی رنگها

عینکم را بدهید می خواهم به دنیای
یکرنگم پناه ببرم ...

+نوشته شده در پنج شنبه 2 / 6 / 1391برچسب:,ساعت11:18 PMتوسط mehrnoush | |

دل را بد نام نكنيم...
آنچه بعضي ها در سينه دارند
كاروانسراست ، نه دل !

+نوشته شده در پنج شنبه 2 / 6 / 1391برچسب:,ساعت11:16 PMتوسط mehrnoush | |

من زانوهايم را به آغوش كشيده بودم...

وقتي تو براي آغوش ديگري،
 زانو زده بودي!!!

 

+نوشته شده در پنج شنبه 2 / 6 / 1391برچسب:,ساعت11:15 PMتوسط mehrnoush | |

خدایا وقت داری یه روز بیای پایین؟؟؟

میخوام ببرم تو زمینت یه دوری بزنی.

شاید نظرت عوض شد موقع برگشت مارم با خودت بردی!

+نوشته شده در پنج شنبه 2 / 6 / 1391برچسب:,ساعت11:9 PMتوسط mehrnoush | |

خدایا خودت داری شروع میکنیااااا

بیخیال ما شو دیگهههههههه!!!

+نوشته شده در پنج شنبه 2 / 6 / 1391برچسب:,ساعت11:5 PMتوسط mehrnoush | |

من همیشه اینجوری نمیمونما!!!مطمئن باش یه روزی به اندازه

تمام اشکام

تمام سکوتم

تمام دردام

تمام حرفای نگفتم

ازت انتقام میگیرم....

مطمئن باش

+نوشته شده در پنج شنبه 2 / 6 / 1391برچسب:,ساعت11:0 PMتوسط mehrnoush | |

صفحه قبل 1 ... 9 10 11 12 13 ... 15 صفحه بعد